چرا ائمّه معصومند؟
از پنج آية آغازين جزء بيستودوم از صفحة 422 ، چهارآية نخست، بهدنبال سهآية پاياني صفحة قبل، موقعيّت زنان پيامبر(ص) را در برابركارهاي نيك و بد، و همچنين، مسؤوليّت سنگينآنانرا بيان ميكنند.
در بين اينآيات، به ميانة آية 33 بر ميخوريمكه ميفرمايد: «إنَّما يُريدُ الله لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أهلَ البَيت وَ يُطَهِّرَكُم تَطهيرا»؛ «خداوند ميخواهد پليدي و ناپاكي را تنها از شما اهل بيت نبوّت دوركند و شما را كاملاً پاك سازد».
در حقيقت، اينآية شريفه، دلالت قطعي دارد بر اينكهگروهي وجود دارند بهنام «أهلالبيت»كه داراي مقام عصمت ميباشند و ساحت اقدسشان، بهتطهير خدا، مطهّر از هرگونه رِجس و پليدي است. امّا مطلب عمدهايكه در اينآيه روي آن بايد تحقيق و تدبّركرد، اينكه مقصود از «أهلَالبَيت» در اينآية شريفهكيانند؟
اگرچه، «بَيت» درآيه، بهصورت مطلقآمده، امّا بهقرينة آيات قبل و بعد، منظور، بيت و خانة پيامبراكرم(ص) است و لذا بهاتّفاق همة مفسّران و علماي اسلام، اعمّ از شيعه و سنّي، مقصود از «أهلَالبَيت»، اهلبيت پيامبر(ص) است.
امّا اينكه مقصود از اهلبيت پيامبر(ص) در اينآيه، چه اشخاصي هستند؟ در ميان مفسّران اختلاف است!
آقايان مفسّران از اهل تسنّن،آنرا منحصر در همسران پيامبر دانستهاند و دليلشان ايناستكهآيات قبل و بعد اينآيه، دربارة همسران پيامبر سخن ميگويند و طبعاً اينآيه همكه در لابهلايآنها قرارگرفته، مربوط به اَزواج نبي خواهد بود!!
ولي در ردّ ايندليل از طرف مفسّران شيعيگفته شده: اختلاف ضماير درآيات دليل روشني است بر اينكه مخاطب در اينآيه، برخلافآيات قبل و بعد، ازواج نبي نميباشد! زيرا چنانكه ميبينيم، در جملات قبلكه مخاطب، زنان پيامبر هستند، تمام ضماير، بهصورت ضمير جمع مؤنّثآمدهاست: قَرنَ، بُيوتكُنَّ، أقمنَ،آتينَ، أطعنَ،كه در تمام اينها، ضمير، جمع مؤنّث است. و همچنين، درآية بعد: وَ اذكُرنَ ما يُتلي في بُيوتكُنَّ، دو ضمير جمع مؤنّثآمده: اُذكُرنَ، بُيوتكُنَّ.
و عجيب، اينكه درآية تطهير، تغيير سياق داده شده و در دو جملة وسط، خطاب، با ضمير جمع مذكّرآمدهاست: «ليُذهبَ عَنكُمُ الرِّجسَ»، «يُطَهِّرَكُم»؛ در هر دو جمله ضمير «كُم» مذكّر است و حالآنكه اگر اينآيه هم مانندآيات قبل و بعدش مربوط به زنان پيامبر(ص) بود، لازم ميآمد بفرمايد: ليُذهبَ عَنكُنَّ الرِّجسَ وَ يُطَهِّرَكُنَّ تَطهيرا. ولي چنانكه ميبينيم، مخاطب در اينآيه، عوض شده و ازواج نبي(ص)، اينجا بهفراموشي سپرده شده و جمع ديگري مورد خطاب قرار گرفتهاند. و اين، يك حقيقت بسيار روشن است و انكارآن، جز مكابره و تعصّبكور، عامل ديگري نخواهد داشت!
اينك، بايد تفحّصكردكهآنجمع ديگريكه مخاطب اينآيه و مصداق واقعي اهلبيت پيامبرند، چهكساني هستند؟
اينجا، راهي جز استمداد از روايات رسيدة از پيامبراكرم(ص) نداريم. و خوشبختانه، روايات فراوان داريمكه با كمال وضوح و صراحت، نشان ميدهند اينآية شريفة تطهير، مخصوص پنج نور پاك و مقدّس: رسولاللهالأعظم(ص)، اميرالمؤمنين علي(ع)، صدّيقة فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) ميباشد! ولي همسران پيامبر، هرچند، در حدّ خود، از احترام متناسب برخوردارند، امّا از محدودة آية تطهير خارجند!
اكنون، لازم است نمونهاي از روايات رسيده ارائه شود: در روايات بسياريآمدهاستكه بعد از نزولآية تطهير، رسولاكرم(ص)، تا مدّت شش يا هشت يا نه ماه، هر روزكه براي نماز صبح، ازكنار خانة علي و فاطمه(ع) ميگذشت، توقّف ميفرمود و صدا ميزد: اَلصَّلاه يا أهلَالبَيت، اَلصَّلاه، «إنَّما يُريدُ اللهُ ليُذهبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أهلَالبَيت وَ يُطَهِّرَكُم تَطهيرا»؛ هنگام نماز است اي اهلبيت، هنگام نماز است، «خدا ميخواهد پليدي را از شما دوركند و شما را پاك سازد».
پيداستكه تكرار اينعمل، هر روز در مدّت چند ماه، براي اين بودهكهكاملاً مصداق واقعي «أهلُالبيت» و اشخاص آنها را مشخّصكند تا بعداً در شناختن «أهلُالبيت» و شأن نزولآية تطهير شكّ و ترديدي برايكسي يا كساني پيش نيايد و همه بدانندكه اينآيه، تنها دربارة اهل خانة علي و فاطمه(ع) نازل شدهاست و هيچگونهارتباطي به همسران پيامبر ندارد.
و اصلاً چطور ميشودگفت: اينآيه، شهادت به طهارت مُطلَقة زنان پيامبر(ص) ميدهد؟ در صورتيكهآية پاياني همينصفحه، امكان انحراف از صراط مستقيم حق و امكان ارتكابگناه را برايآنها اثبات ميكند و ميفرمايد: «يا نِساءَ النَّبِيّ، مَن يَأتِ مِنکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَيِّنَه، يُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَين»؛ «اي زنان پيامبر، هركدام از شما،گناهآشكار و زشتيِ فاحشي مرتكب شود، عذاب او، دو چندان خواهد بود».
اينجا، سؤال ديگريكه ممكن است طرح شود، ايناست: چرا و چگونه شدهكهآيهايكه اختصاص به خمسة طيّبه و پنج نور پاك اهلبيت رسالت(ص) دارد، در لابهلايآيات مربوط به ازواج نبي و همسران پيامبر(ص) نازل شدهاست؟
در جواب اينسؤال، مرحوم علاّمه طباطبايي ميفرمايد: ما از احاديث فراوانيكه ذيلآية تطهير رسيدهاست، استفاده ميكنيم: اينآيه، بهتنهايي و مستقلاً نازل شدهاست و هيچگونهارتباط و اتّصالي با آيات قبل و بعد خود ندارد و بعداً به دستور پيامبراكرم، هنگام ترتيب و تنظيمآيات و سُوَر، در ضمنآيات مربوط به ازواج نبي(ص) قرار داده شدهاست.
اينجا، تذكّر ايننكته، خالي از تناسب نيستكه بدانيم بهطوركلّي،آيات مربوط به اهلبيت عصمت(ع) بر اساس مصلحت حكيمانة الهيّه، در خلالآيات مربوط به احكام واخلاق و قصص، با طرزي عجيب و پيوستگي غريبگنجانده شدهاست و بهطوري سخن سربسته و غير صريح از ايننظرآمدهاستكه مخالفان لجوج و عَنود نيز ميتوانندآنها را بهنفع خود توجيهكنند!! و اين، بهظنّ قوي، برايآن بودهكه وقتي مخالفان حق، به قدرت رسيدند، دست تحريف بهسوي قرآن نگشايند و با برداشتنآيات صريح مربوط به ولايت اهلبيت،آنتنها سند مُتقَنآسماني را از سنديّت نيندازند وآنرا هم به سرنوشت شوم تورات و انجيل مبتلا نسازند!
و از اينروستكه ميبينيم اسامي مقدّس آن انوار الهي و مسائل مربوط به ولايت و امامتشان، بهطور صريح در قرآن نيامدهاست تا دستاويزي بهدست دشمنان اهلبيت داده نشود و بهفكر دخل و تصرّف درآيات قرآن نيفتند! امّا درعينحال همانآيات غيرصريح،آنچنان، براي حقيقتطلبان روشندل حقجو، درخشندگي خاص و جذّابيّت مخصوص دارندكه از پشت صدها پردة ابهام و استتار،آنچه را كه بايد در پرتو نور فراست ايمان بفهمند، ميفهمند؛ وَ طيبُ الكَلام الحَقِّ دَلَّ عَلَي الحَقّ؛ بوي خوشگفتار حق، هر شامّة سالمي را بهسوي حق دعوت و هدايت ميكند. و اوآية عطرآگين تطهير را از لابهلايآيات ازواج نبي(ص) بيرون ميكشد و با عشق و علاقة ويژهاي،آنرا روي چشم و سرش ميگذارد.
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۳۹۱
تاکنون هیچ دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.