اختلاط حقّ وباطل در این عالم

اختلاط حقّ و باطل در اينعالم
از جمله حقايق مسلّمهايكه قرآنكريم، به ما نشان ميدهد، اينكه: عالم دنيا، عالم اختلاط و امتزاج است و حقّ و باطل، در اين عالم مخلوطند و شناختنآندو و جدا كردنشان از يكديگر، بهسادگي وآساني ميسّر نميشود و تَفَطُّن و هشياري بسيار لازم است تا آدمي حق را از باطل تمييز نموده و دنبالآن برود. بسياري از مردم مجذوب باطل ميشوند به خيال اينكه حقّ است و سر از تباهي در ميآورند!
حكمت خدا چنين اقتضا كردهكه: انسان را با داشتن خصيصة اختيار، در عالم اختلاط، موردآزمايش و اختبار قرار دهد و او را به مبارزة با شيطان، اينقهرمان اِغوا و اِضلال، وا دارد تا به مقامات عاليهاش برساندكه راه تكامل در اينعالم، منحصر به همينراه است وآنانكه بهآنمقامات رسيدهاند، از همينراه رفتهاند! ما نيز چارهاي جز اين نداريمكه خود را با همينجريان عالم منطبق سازيم، اعمّ از اينكه به رمز حكمت خالقآن پي ببريم يا نبريم. او، حكمتش نامتناهي است و ما را توانايي اين نيستكه احاطه بر حكمت او پيدا كنيم. ما، همينقدر، اجمالاً ميدانيمكه او حكيم است و نسبت به مخلوقات خود، رحيم است و راه حركت بهسوي كمال مطلوب، براي همه كس باز است و مسألة تشخيص حق از باطل نيز، در عين توأم بودن با دشواريها، براي همه امكانپذير است.
البتّه، بديهي استكهگنج بيرنج ميسّر نميشود و بهشت جاودانه بهدستآوردن نياز به تحمّل سختيها دارد.كه خدا فرمودهاست:
أم حَسِبتُم أن تَدخُلُوا الجَنَّه، وَ لَمّا يَعلَمِ الله اَلَّذينَ جاهَدوا مِنكُم وَ يَعلَمَ الصّابِرين؛آيا پنداشتهايدكه بهصرف ادّعاي اسلام و ايمان، داخل بهشت خواهيد شد، در حاليكه هنوز مجاهدان و صابرانتان تحقّق عيني نيافتهاند و صبر و جِهاد در راه خدا، از خود نشان ندادهاند؛
إن تَتَّقُوا الله، يَجعَل لَكُم فُرقانا؛ اگر راه تقوا و پروا داشتن از خدا، پيش بگيريد، خدا نيروي فرقان و تشخيص حق از باطل را به شما عنايت ميكند؛
وَ اتَّقُوا الله، وَ يُعَلِّمُكُمُ الله؛ شما متّقي باشيد، خدا عالمتان ميكند. تقوا، نوري در قلبآدم ميافكندكهآدمي، در پرتوآننور، فارق بين حقّ و باطل ميشود.
آري؛ مسير عالم شدن و پي بردن به حقايق و سرانجام بهشتي شدن، مسير تقواست و مسلّماً رنج دارد.
شما يك خانة صد متريكه ميخواهيد بهدستآوريد، چقدر خودن دل ميخوريد! آيا بهدستآوردن بهشتيكه:
عَرضُها، اَلسَّماواتُ وَ الأرض؛ بهوسعت تمامآسمانها و زمين، داراي وسعت است، احتياج به تحمّل رنج و تعب ندارد؟!
در نهجالبلاغة شريف، اينچند جملة نوراني، از امام اميرالمؤمنين(ع)آمدهاست: إنَّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَن، أهواءٌ تُتَّبَع، وَ أحكامٌ تُبتَدَع، يُخالَفُ فيها كِتابُ الله وَ يَتَوَلّي عَلَيها رِجالٌ رِجالاً عَلي غَيرِ دينِ الله؛ همانا منشأ فتنه و فَسادها در ميان مردم، پيروي از خواهشهاي نفساني و صدور احكام خلاف شرع و ناسازگار با كتاب خدا، قرآن است،گروهي زمام حكومت مخالف با دين خدا را بهدست ميگيرند وگروه ديگري نيز، ازآنها فرمان ميبرند. در نتيجه، فتنه و فساد در ميان مردم شايع ميشود؛ فَلَو أنَّ الباطِل خَلَصَ مِن مِزاجِ الحَقّ لَم يَخفَ عَلَي المُرتادين، وَ لَو أنَّ الحَقّ خَلَصَ مِن لَبسِ الباطِل اِنقَطَعَت عَنهُ ألسُنُ المُعانِدين؛ حال، اگر باطل با حق در هم نميشد، راه حق بر طالبانش پوشيده نميماند، و اگر حق در ميان باطل پنهان نميگشت، دشمنان، هيچگاه، نميتوانستند زبان به بدگويي از حق بگشايند؛
وَ لكِن يُؤخَذُ مِن هذا ضِغثٌ، وَ مِن هذا ضِغث، فَيُمزَجان، فَهُنالِكَ يَستَولِي الشَّيطان عَلي أولِيائِه، وَ يَنجُو الَّذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَ الله، اَلحُسني؛ ولكن چون شاخهاي از حق و شاخهاي از باطل را ميگيرند و با هم ميآميزند، در اينموقع است كه ميدان براي وسوسههاي شيطان باز ميشود و باطل را بهصورت حق جلوه ميدهد و قهراً راه بدگويي از حق، براي دشمنان دين باز ميشود و تنها،كسانيكه لطف خدا، شامل حالشانگشته، از اضلال شيطان نجات مييابند!
حاصل اينكه: در عالم طبيعت، نور و ظلمت در هم اند؛ شب و روز دنبال هم ميآيند و ميروند؛گل و خار در عين تضادّيكه با هم دارند، بر سر يك بوتهكنار هم واقع شدهاند. باغبان با تحمّل زحمات فراوان،گلستاني احداث ميكند. تا غنچة لطيفگل ميآيدكه بشكفد و لبخندي به صورت باغبان بزند، ناگهان، خاري خشن، ازكنارش سر ميكشد و او را ميآزارد! حال،آنبوتة گل، هر چه فرياد برآوردكه: اي امان! اينگلستان، براي من درست شده و تو، غاصبانه،كنار من نشسته وآزارم ميدهي، او اعتنا به حرفش نميكند و با خشونت تمام ميكوشد تا ريشهاش را بخشكاند. علي، نور مجسّم با معاويه، ظلمت مجسّم،كنار هم قرارگرفتند و هر دو، بهعنوان وليّ امر مسلمين، شناخته شدند و مردم، به هر دوگفتند: يا أميرَالمُؤمِنين! اين، وضع عالم دنياستكه عالم خَلط است و عالم مزج. و همهچيز، با هم مخلوط و مَمزوج است.
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۲
نویسنده : مدیر سایت
تاکنون هیچ دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.