آیاهرنوع درخواست وخواندن یانداکردن"عبادت"محسوب می شود؟
تنهادرد بيدرمانتمامي آيات چهاردهگانة 84 تا 97 سورة كهف از صفحة 303 ، بهانضمام دوآيه از صفحة قبل و صفحة بعد، به سرگذشت ذوالقَرنينكه يكي از نيكان روزگارش و احتمالاً يكي از پيامبران الهي بود، ميپردازند.اينآيات ميفرمايند:«ذوالقرنينكه مرد دنياگردي بود، در اَثناي سفر خود به مشرق زمين، به ميان دوكوه رسيد. درآنجا، قومي را يافتكه از سوي دشمنان خونخواري، مورد ستم و تجاوز بودند. ذوالقرنين، به درخواستآنان، تصميمگرفتكه ميانآنها و دشمن، سدّي ايجادكند؛ بهآنها فرمود: به نيروييكمكمكنيد تا بين شما و دشمنانتان، سدّ محكمي قرار دهم».از جمله مطالبيكه شديداً مورد تاخت و تاز فرقة وهّابيّه قرارگرفته وآنرا بهزعم خود، يكي از شواهدكفر و شرك شيعه!! دانستهاند، موضوع خواندن غيرخداستكه بهصورت يا محمّد(ص)، يا علي(ع)، يا صاحبَالزّمان(عج) و امثالآن، در زيارات و استغاثههايشان نسبت به اهل بيت عصمت(ع) اظهار ميدارند و حاصلِآنچهكه در اينباب، از استدلالات فرقة نامبرده بهدست ميآيد، ايناستكهآنان، مطلقِ دعا و دعوت و خواندنِ مخلوق را بهطريق استعانت و استمداد و كمكخواهي در انجام امور دنيوي و اخروي، داخل در عنوان پرستش و عبادت دانسته و خواننده را محكوم به شرك در عبادت ميشناسند.تا آنجا كه يكي از سرانشان ميگويد:هركس، مخلوقي را بخواند و از وي طلب ياري و امداد نمايد، دچار شرك در عبادتگرديده و مشرك ميشود، حال، آنمخلوق، پيغمبر باشد يا وليّ، زنده باشد يا مرده، فرشته باشد يا جن، درختي باشد يا قبري.آنگاه ميگويد:آنمشرك، خودش بايدكشتهشود و اموالش به غارت برود و اهل و عيالش نيز بايد اسيرگردند؛ هرچند، او بهظاهر، اقرار به وحدانيّت الله كرده و رسم عبوديّت و بندگي را بهجا آورَد.و نيز محمّدبنعبدالوهّاب، سردستة اينفرقه ميگويد:خواندن غيرخدا و استغاثة به غيرخدا، سبب ارتداد و خروج از دين و دخول در زمرة مشركين و بتپرستان ميشود و موجب از بينرفتن حرمت مال و جان خوانندة غيرخدا ميگردد.در پاسخ، بايدگفته شودكه:چنين نيستكه هر دعا و دعوتي، بهمعناي عبادت باشد،بلكه معناي لغوي و عرفي دعا و دعوت، عبارتاست از:خواندن و ندا كردن ديگريكه بهمنظورهايگوناگوني ممكن است تحقّق پذيرد.از جمله، قرآن درآية 95 همينصفحه و از زبان ذوالقرنين، اينمرد موحّد ميفرمايد:«مرا با نيرويتان ياريكنيد تا ميان شما و دشمن، سدّ نيرومندي ايجادكنم».و بهصورت تقرير، استمداد از ديگران را امضا فرمودهاست.حال،آيا اينسخن ذوالقرنينكه از مصاديق دعوت غيرخدا و استعانت از مخلوق است، بهزعمآقايان وهّابيها، شرك است و ضدّ توحيد؟!وآيا اينمرد حق و ديگرپيامبرانكه از اينتقاضاها داشتهاند، همگي، مشركاند و منحرف از صراط مستقيم توحيد؟!و تنها، سران فرقة وهّابيّه، ابنتيميّه و محمّدبنعبدالوهّاب و دنبالهروهايآنها، موحّدكامل و تابع راستين قرآنكريماند؟!
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۱
نویسنده : مدیر سایت
تاکنون هیچ دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.