آيا عقايد هم از اخلاق و اعمال انسان اثر ميپذيرند يا نه؟
آيا عقايد هم از اخلاق و اعمال انسان اثر ميپذيرند يا نه؟
از آيات دهگانة 6 تا 15 سورة روم از صفحة 405 ، در پنج آية نخست، سخن پيرامون ظاهربيناني استكه تنها، افق فكرشان، به محدودة دنيا و جهان مادّه تعلّق دارد و از قيامت و عالَم ماوراي طبيعت بيخبرند.كه بناي ما، پرداختن به پنجمينآية اينصفحه ميباشد.
آية 10 ميفرمايد: «ثُمَّكانَ عاقبَهَ الَّذينَ أساؤُا السّوأي، أن كَذَّبوا بآيات الله وَكانوا بها يَستَهزؤن»؛ «آنانكه مرتكب اعمال بد شده و در ارتكابگناه اصرار ميورزند، دچار عاقبتي بدتر خواهندشد وآن، اينكهآيات خدا را تكذيب مينمايند وآنها را بهاستهزا ميگيرند!»
نكتهايكه بايد توجّهكامل بهآن داشت، اينكه سه مَقولة عقايد، اخلاق و اعمال، از نظر اثرگذاري در تربيت انسان، با هم مرتبطند. يعني،آثار هركدام از اينسه، در اثرگذاري دو مقولة ديگر نيز مؤثّر است.
مثلاً اگركسي خود را كاملاً مقيّد به انجام وظايف شرعي دانسته و همگي اعمال از عبادات و معاملات و معاشراتش را دقيقاً طبق دستور شرع مقدّس، امتثالاً لأمر الله وَ نَهيه وَ طَلَباً لمَرضاته وَ وَجهه انجام دهد، طبيعي استكه خود اينتعبّد، در قلب و روحش تأثير نموده و اخلاق فاضله و عقايد حقّهاش را نيز رو بهكمال ميبَرد. چنانكه قرآن حكيم ميفرمايد: وَ اتَّقُوا الله وَ يُعَلِّمُكُمُ الله؛ تقوا پيشهكنيد و از خدا پروا داشته باشيد، و خداوند شما را تعليم ميكند.
از اينآية كريمه، چنين استفاده ميشودكه از جملة آثار تقوا و پرهيزگاري در عمل، ايناستكه زمينة فراگيري از تعليم الهي، در روحآدمي بهوجود ميآيد و قلب انسان متّقي، همچونآينة صاف،آمادة انعكاس حقايقآسماني ميگردد.
و روشنتر از اينآية كريمه در دلالت بر مطلب، اينآية شريفه است: ياأيُّهَا الَّذينَآمَنوا إن تَتَّقُوا الله يَجعَل لَكُم فُرقانا ايكسانيكه ايمانآوردهايد، اگر تقوا پيشهكنيد و از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد، به شما بصيرت و روشنبيني خاصّي عنايت ميكند تا بتوانيد فرق بين حقّ و باطل تشخيص دهيد.
فُرقانكه در اينجا، بهمعناي نيروي درك و تشخيص حقّ از باطل است، برحسَب استفادة ازآية شريفه، ازآثار تقوا و پرهيز ازگناه است. يعني در روح و جان انسان متّقي، يكنوع نورانيّت و روشنبيني فوقالعاده حاصل ميشودكه بهخوبي راه خدا و شيطان را از هم مشخّص ميكند و قهراً ازكجفهمي وكجروي محفوظ ميمانَد. چنانكه باز هم ميفرمايد: إنَّ الَّذينَ اتَّقَوا إذا مَسَّهُم طائفٌ منَ الشَّيطان تَذَكَّروا فَإذا هُم مُبصرون؛ پرهيزگاران، وقتيكه وسوسهاي از شيطان، در اطراف قلبشان ميچرخد تا راه نفوذي بيابد، به ياد خدا ميافتند و در پرتو نور ياد او، راه حق را ميبينند و بينا ميشوند.
جملة فَإذا هُم مُبصرون؛ بههنگام ياد خدا بينا ميشوند، ايننكتة بسيار عالي را نشان ميدهدكه وسوسههاي شيطاني و تمايلات نفسانيكه غالباً گرفتارآن هستيم، مانند دودي سياه و غباري غليظ، اطراف دل را ميپوشانَد و نيروي ديد باطني را از مشاهدة چهرة زيباي حق عاجز ميكند. در اينهنگام استكه نيروي تقوا و حال تداوم ياد خدا مانند برقي جهنده از درون جان انسان متّقي برميخيزد و پردههاي سياه و تاريك شيطاني را از فضاي دل برداشته و چشم باطن را بينا ميسازد.
حقيقت، سرايـي اسـت آراستـه هوا و هوس، گَرد برخاسته
نبينيكه هرجا كه برخاستگرد نبيند نظرگرچه بيناست مرد
حاصل،آنكه تَعَبُّد عملي، در مرحلة درك عقلي و بُعد خُلقي، اثر ميگذارد وآندو را تشديدكرده و رو بهكمال ميبَرد. همانگونهكه بيمبالاتي در مقام عمل نيز سبب حصول رذيلت در اخلاق و سستي در عقيده و ايمان ميشود. چنانكه خداوند حكيم، در همينآية 10 ميفرمايد: «ثُمَّكانَ عاقبَهَ الَّذينَ أساؤُا السّوأي، أنكَذَّبوا بآيات الله وَكانوا بها يَستَهزؤن»؛ «بدعمليها،كار را بهآنجا ميرسانَدكه تكذيبآيات الهيكرده وآنها را بهاستهزا ميگيرند».
تكذيبآيات الهي، فَساد در عقيده وكفر و الحاد است، و استهزا بهآن، نوعي پليدي روحي و رذيلت اخلاقي است. و هر دو، بهحكم اينآية شريفه، مُسَبَّب از فساد و انحراف در عمل استكه تدريجاً مانند بيماري خوره، از سرماية ايمان آدمي ميكاهد تا سرانجام، بهآخرينمرحلة كفر ميرسانَد!
اينآيه هشداري براي ما هم هستكه انسانهاي بدعمل بياعتنا بهاحكام خدا تدريجاً مبتلا به بيماري انعطافناپذيري قلب در مقابل حق ميشوند و فرمان محكوميّت به عذاب خدا از جانب خدا دربارة آنها صادر ميگردد و هيچ عاملي مؤثّر در نجاتآنها نميباشد و سرانجام، با حالتكفر از دنيا ميروند. و لذا اينآية شريفهكه مكرّراً آنرا ميخوانيم و با بيتفاوتي ازكنارش ميگذريم، بايد دائماً نصبُالعين ما باشد وآويزة گوش ما كه: «ثُمَّكانَ عاقبَهَ الَّذينَ أساؤُا السّوأي، أن كَذَّبوا بآيات الله وَكانوا بها يَستَهزؤن؛ سرانجامِكسانيكه مرتكب اعمال بد شدند، عاقبتي بدتر شد وآن، اينكهآيات خدا را تكذيبكردند و چنان شدندكهآيات خدا را بهتمسخر و استهزا ميگرفتند».
أعاذَنَا الله مِن شُرورِ أنفُسِنا وَ سَيِّئاتِ أعمالِنا.
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۱
نویسنده : مدیر سایت
تاکنون هیچ دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.